درس هایی که از دکتر مشایخی یاد گرفتم / چه کارهایی را انجام دهم

 ۱ )حتما روی مدل ذهنی خود کنترل داشته باشم .اومیگوید هر انسان دارای یک الگوی ذهنی است که شرایط مختلف زندگی او این الگوی ذهنی را بوجود آورده و دارای یک پس زمینه است که این پس زمینه بستر رفتاری او را تشکیل داده و در روبرو شدن با مسائل این الگوی ذهنی خودبخود رفتارهای محیط را با توجه به بستری که دارد تحلیل می کند و رفتار اورا شکل میدهد واگر تحت کنترل و مدیریت شخص نباشد چه بسا این رفتار همسویی با اهداف او نداشته باشد ولی با مدیریت ذهن این الگوی ذهنی با اهداف شخص همسو می شود.

۲ ) یاد گرفتم گزارش های مالی که برای یک مدیر ارسال می شود با گزارش های معمولی حسابداری فرق دارد و باید کوتاه، مختصر و شامل اطلاعاتی باشد که به او برای تصمیم گیری در اولویت بندی و ادامه و انتخاب فعالیت ها کمک کند و هر فعالیتی در سازمان و سیستم وجود دارد با این روش باید تحلیل شوداو  حتی اگر این تشکل کوچکترین تشکل اجتماع یعنی خانواده باشد. باید هر یک از فعالیتها دخل و خرجش در اختیار متولی آن فعالیت باشد که مراحل بعدی فعالیت را شکل دهد.

۳) یادگرفتم که مانند یک سازمان یاد گیرنده عمل کنم یعنی با گفتگو و گوش کردن با دیگران تعامل داشته باشم و همیشه خود را با یادگیری تکمیل کنم چون فقط سازمانها و سیستم ها و آدمهایی که یادبگیرند می توانند با تغییرات محیطی روبروشوند و حیاتشان را ادامه دهند.

۴) یاد گرفتم و به مجموعه ای که با آنها کار کردم یاددام که چطور یک سری اطلاعات پراکنده را تبدیل به یک گزارش مفید و با ارزش کنم.

۵)یادگرفتم که از چیزهایی که بلدم استفاده کنم و برای هرچه که در اختیارم هست ارزش ایجاد کنم و بعبارتی دارایی های نامشهود خود را افزایش دهم.

۶) یادگرفتم که بخوانم و مطالعه کنم و هرچه را که در پیرامونم هست دریابم و از هر نکته ای چیز یاد بگیرم.

۷) یاد گرفتم آموخته هایم را به دیگران انتقال دهم.

۸) یاد گرفتم چند بعدی باشم یعنی به همه ابعاد انسانی از جمله بعد اجتماعی بعد فردی وبعد خانوادگی ام توجه داشته باشم .

۹)یادگرفتم به ورزش بعنوان یک نیاز روزمره زندگی توجه داشته باشم و سعی کنم آنرا در جامعه نهادینه کنم.

پاسخی بگذارید